6 اسلاید پست توسط: ꜱᴀʀɪɴᴀ انتشار: 1 سال پیش 1,768 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

خواب های طنز شما^^



لینک کوتاه

توجه!

محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.

  • جهت اطلاع از قوانین و شرایط استفاده از سایت تستچی اینجا را ببینید.
  • اگر محتوای این صفحه را نامناسب یا مغایر با قوانین کشور تلقی می نمایید می توانید آن را گزارش کنید.

سایر تست های سازنده

نظرات بازدیدکنندگان (150)
  • imageYıldı♡
    گم شدم ، میشه پیدام کنی؟

    @Bia_Adam_Nabashim
    ممنون میشم داخل روبیکا رمانم رو دنبال کنید به حمایتتون نیاز دارم
    مایل به پین؟🫂❤

  • imageAnita
    در حال مطالعه

    دیشب خواب دیدم یک جنی دنبال منو مامانمه ، بعد منو مامانم رفتیم توو حموم عمومی قایم شدیم و جنه مرد کره ای بود ( انگار مرده تسخیر شده بود ولی قدرت نداشت ) و گفت : میدونم توو حموم هستین بعدشو یادم نیس اما منو مامانم نجات پیدا کردیم و بقیه تشویقمون کردن 😐🪠 جالب اینجاس دقیقااا همین جنه و همین مکان و همین موضوع رو توو خواب دیده بودم .

  • imageMournful Luna
    من کوتاه نیستم شما درازین

    دازای تو شیگانشیا؟
    دازای و نابودی تایتانا؟

  • imageSpace_Cat
    موزیک گوش میکنم!

    بیار دیگه‌ام‌ خواب دیدم تو مدرسه با دوستام حرف میزدم دیدم یکی داره در میزنه درو باز کردم جیمینو‌ دیدم بهم گفت این اسمش چیه گفتم یه خوراکیه اسمش های بایه‌ جیمین گفت خیلی خوشمزس‌ فردا بازم میاری گفتم آره چرا که نه😂😂😂😂

  • imageSpace_Cat
    موزیک گوش میکنم!

    خواب دیدم سر کلاس بودم بعدش اومدم جامدادیمو جمع کنم که خودکارام ریخت زمین بعدش بغلم جیمین نشسته بود سرمون خورد به هم جیمین نگاه های عاشقانه ای بهم انداخت بعدش ساعتم زنگ خورد بیدار شدم😐😂

  • و جیمین رو بغل میکنم

    • عهععععغلزایلنربقهخملسثت جیمینمممممنبیثغنیینمذسای تهیه منابع مایع نظامیه ها به ما بحث به هر به پنج

  • یه بارم خواب دیدم رفتم کلاس نقاشی با دختر عمم میرفتم با هم بعد یه روز وقتی می‌خواستیم بریم مربیم بهم زنگ نمیزنه و میگه برا آموزشگاه یه مشکلی پیش اومده واسه همین بیا خونه من اینجا بهتون امروزش میدم وقتی میرسم خونشون بی تی اس رو میبینم که تو حیاط دارن تمرین میکنن منم سکه از مربی نقاشیم میپرسم اینا اینجا چیکار میکنن مگه بی تی اس می‌تونه بیاد ایران اونم میگه بی تی اس یکی از استانهای دور منه 😐😑 و میگه که ما یواشکی اوردیمشون منم با ذوق میدوم سمتشون وقتی نزدیک جیمین میشم سکته میکنم و مرده زنده میشم

    • مرده زنده🤣
      خواب خوبی بود😂😂

    • imageAnita
      در حال مطالعه

      خوشبحات🪠😂

  • من خواب دیدم بی تی اس اومده خونه مادر بزرگم و خب منم زبان کره ای بلد نبودم واسه همین سریع رفتم کتاب زبانم رو آوردم و خب دیدم فقط جونگ کوک و جیهوپ هستن واسه همین باهاشون عکس گرفتم بعد دنبال بقیه اعضا گشتم که یهو دیدم دارن میان تو حیاط گفتم کجا بودین اونا هم گفتن از بغال محله مادربزرگم رفتن آبمیوه خریدن😑

  • مم ی دفه خای دیدم لب ساحلم نیشسم غروب تماشا میکنم
    بعد آخرالزمان زامبی میشه
    چندتاشون میزارن دنبالم
    بعد نمیدونم بقال سر کوچه از کجا اومد
    ی کیسه برنج برداشته بودم داشتم میزدم ط سرشون
    پرتاب میشد اونجا 😂💔
    بعدم ک رفتم خونه داشتم با کراشم ____ میکردم
    بازم زامبیا اومدن بعد مردمممم😂💔🗿

  • image♡♡Artmis♡♡
    I love you so much

    اون اوتاکویه با حال لود ترکیبی از اتک و بانگو

    خوابم خوام دیدن تانجیرو و موزان سر من دعا میکنند بعد کوکوری سان گفت بچه خودمه دیگه دازای سرم داد زد گوجو داشت میگفت حالا ۱ ۲ ۳ حالا چویا داشت نماز میخوند

    اوتاکو ها درک میکنند

    • نماز میخوندن به معنای واقعی کلمه کیک بود دیگه نه؟😂🤦🏻‍♀️

برای ثبت نظر باید وارد حساب کاربری خود شوید.